- زمين شناسي :
درياهاي دوران دوم اين منطقه را همانند ساير مناطق كردستان پوشانيده و رسوبات قابل ملاحظه اي از اين دوران به جاي مانده است . در اواخر دوران دوم قسمتي از رسوبات آهكي ژوراسيك در كردستان به شكل سرزمين هاي وسيع و يا جزاير متعدد و پراكنده اي از زير آب خارج شده اما بقيه منطقه همچنان در زير آب باقي مانده است . در پايان اين دوران درياها به تدريج عقب نشسته و كردستان شمالي از زير آب خارج شده است. از مهمترين بقاياي آتشفشانهاي اين دوره مي توان كوه قره توره ( 2200 متر ) در ديوان دره و منطقه وسيعي ازرودخانه يول كشتي در هوه توي غربي را نام برد . زمينشناسي كوههاي چهل چشمه نشان می دهد کهاين بخش كوهستاني مرتفع داراي رسوبات قديميتر از ساير نواحي منطقه است بلندترين نقطه آن كوه چل چمه با ارتفاع 3173 متر ميباشد بخش اعظم ساختار زمينشناسي آن از رسوبات شيستي با لايههاي آهك متبلور شده دولوميتي دوران پالئوزوئيك در مجاورت رسوبات ذكر شده فوق قرار گرفته است در جنوب كوه چل چمه لايه باريكي از شيل سيلتي و ماسه سنگ كرتاسه و در جنوب آن آهك اوربي تولين دار لايهاي و بعضا" بون لايه بندي كرتاسه كه با چينخوردگي همراه بوده و تا قديسها و ناوديس هاي مشخصي از اين خوار چين خوردهاند. و نيز گسلهايي فرعي و اصلي در آن ديده ميشود . در بين رسوبات ديگر به چشم مي خورند در منطقه هزاركانيان مواد رسوبي كرتاسه به شكل شيل خاكستري رنگ به چشم مي خورد در قسمت شرقي به طرف دشت هوهتو و جاده ديواندره ـ سقز در مسير روستاهاي شريف آباد و روستاي يايل موادي از سنگ جوش و مايه سنگ شيل و آهك دولوميت دار وجود دارد كه در اين منطقه به دليل جريان رودها و شروع فرسايش مواد آبرفتي و نيز زمينهاي هموار و مرتفع به شكل يادگانههاي قابل مشاهده است . جريان رودها و كوههايي معروف به كوههاي تبريز خاتون در اين قسمت جاي گرفتهاند با ارتفاع معادل 2737 كه قله مرتفعي به نام هه وازو ميباشد از رسوبات كرتاسه كه شامل آهك اوربيتولين دار لايهاي و بعضا" بدون لايهبندي است كه جهتي غربي ـ شرقي داشته در دامنههاي شمالي آن كه روستاي تبريز خاتون و قلعه ريحانه قرار گرفته اند روي رسوبات پادگانهاي و نسبتا" هموار دوره كواترنر قرار گرفتهاند . در قسمت غربي و شرقي شهر ديواندره بخصوص در قسمت شرقي آن مواد رسي آهكيو ماسه سنگ اهكي پليوسن ديده ميشود .از ديگر مشخصات ظاهري اين كوهها مي توان وجود صخرههاي سنگي با شيب تند و نيز وجود گسلهايي است كه بيشتر جهات آن از شماشرقي به جنوب غربي ميباشد. در اين كوهستان به دليل وجود هواي سرد و هم رطوبت زيا هم هوازدگي مكانيكي و هم هوازگي شيميايي شديد فعال است. اين كوهستان به احتمال زياد و به وسيله يك گسل كه از شمال غرب به جنوب شرقي كشيده شده اززاگرس جدا شود و اما تشكيلات آن نيز مانند زاگرس رسوبي بوده و فعاليت آتشفشاني در آن ديده نشده است .
آب و هوا :
شهرستان مورد مطالعه بين مدارات 15 30 35 تا 59 19 36 و نصفالنهارات 25 46 تا 21 47 جزو منطقه معتدله گرم شمال است .اما عوامل موثر منطقهاي شرايط آبو هوايي خاصي در آن به وجود اورده كه از مشخصات كلي ان زمستانهاي بسيار سرد و تابستانهاي معتدل است. فصل بهار بسيار كوتاه و برعكس پاييز و زمستاني بسيار طولاني داردبا توجه به تقسيمات اقليمي كوپن قسمت زيادي از مناطق كوهستاني غرب ايران داراي نوعي آب و هواي مديترانهاي است و مشخصات ان با در نظر گرفتن متوسط حداقل و حداكثر حرارت و پراكندگي باران ساليانه با فرمولها CSنشان داده شده است بيا ن كيفيت آب و هواي هر منطقه بدون شناسايي عوامل مؤثر در آن حداقل درمدت 10 سال متوالي نميتواند گويا و معتدل باشد .متاسفانه با وجوديكه از سالهاي قبل لزوم ايجاد ايستگاههاي هواشناسي لازم است فقط يك ايستگاه به نام زرينه موجود ميباشد كه تقريبا" به طور محلي داراي آب و هوايي متفاوت از شهر ديواندره ميباشد و در مركز شهرستان ايستگاه هواشناسي موجود نميباشد و اقليم منطقه مورد نظر از طريق دادههاي ايستگاه زرينه مشخص شده است كه سردتر از مركز شهرستان مي باشد .
بارانهاي تابستاني بسيار نادر و در صورت وقوع به صورت رگبار و طغيان زاست هنگام بررسي منطقه وقتي سيلابي رخ دهد بسيار شديد و موجب خسارت زيادي به محصولات كشاورزي ميشود .
اختلاف ارتفاع دشتهاي مركزي و حصار كوهستاني در تمام فصول باعث ايجاد اختلاف درجه حرارت در اين دو منطقه شده و تقريباً به طور دائم جريان باد از كوهستان به سمت دشتهاي مركزي است ومهمترين و در عين حال نافعترين بادها كه معمولا" به استثناي تابستان در ساير فصول به طور تناوب وجود دارد و بادهاي مرطوب غربي و شمال غربي است اين باد در فصل بهار و پاييز بارانزا و در فصل زمستان به علت برودت بيشتر باعث ريزش برف در سراسر منطقه است وهمزمان با بادهاي غربي در فصل زمستان گاهي بادهاي سرد و خشك شرقي از فلات مركزي شدت بيشتري دارد كه باعث پراكندگي ابرها شده اغلب هنگام هنگام وزش آن آسمان صاف و شرما به نهايت شدت ميرسد . اين باد در منطقه به نام زلان مشهور است و مخصوصا" هنگام ضعف بادهاي غربي در تابستان دشتهاي مرتفع را عرصه جولان خود قرار داده و به طور محسوسي از شدت گرما ميكاهد . باد زلال در پاييز طوفانزا و غبار آلود است و متاسفانه ر حال حاضر به خاطر از بين برن پوشش نباتي در اثر شخم زدن زمينهاي باير اثر آن محسوستر است .باهاي غربي و شمالغربي همانند ساير بادها در مناطق مختلف اسامي متفاوتي دارد مهمترين بادهاي فصلي و شناخته شدهي منطقه باد نسبتا" جنوبي است كه فصل وزش آن اواسط بهار تا اوائل تابستان است .اين باد در سراسر كردستان به نام باد شمال مشهور است و در اواخر زمستان و اوائل بهار باعث ذوب برفها و رشد پوشش گياهي ميشود .
شبكه آب هاي روان : ( قزل اوزن )
اولين شبكه آبهاي جاري كه در گذشت به اين حوزه مي ريخته بلا فاصله بعد ازخروج رسوبات از آب در منطقه شروع به فعاليت نموده و توجه به شيب ظاهري رسوبا از آب ، در منطقه شروع به فعاليت نموده و با توجه به شيب ظاهري رسوبات از غرب به شرق در شاخه واحدي جريان يافته است كه امروز ما آن را به نام قزل اوزن مي شناسيم . صرف نظر از تغييرات جزئي و فعلي و ايجاد مئاندرهاي متعدد دره اي و جلگه اي و فرو افتادن بستر هيچ تغيير مهمي در مسير اوليه اين رود مشاهده نمي شود زيرا مناطق مختلف آن به كرات از نزديك مورد برسي قرار گرفته و خارج از بستر طغيان كنوني و يادگانه هاي آبرفتي اثري از تغيير مسير مشاهده نشده است . رود قزل اوزن در منطقه مورد تحقيق از مغرب به مشرق جدال و كشمكشي است كه در داخل و خارج منطقه مورد تحقيق بين حوضه آبگير قزل اوزن از يكطرف و حوزه هاي آبگير سيروان ( خليج فارس ) و ساروق ( درياچه اروميه ) از طرف ديگر وجود دارد .
- رودخانه يول كشتي :
حوضه آبگير اين رود خانه دهستان هاي هوه تو و قره توره از بخش ديواندره است سر چشمه آن شاخه هاي متعددي است كه به طور همگرا از حاشيه شمال غربي و مغرب دشت مرتفع هوه تو شروع شده وپس از الحاقاز روستاي سير دره اي گودو تنگ در سنگ هاي درئوني به وجود آورده است از روستاي قره دره به سمت جنوب شرقي ادامه اين رود طبقات پودنگ و جوش سنگ ميو –پليوسن راشكافته و با توجه به بافت اين رسوبات به تدريج به عرض دره افزوده مي شود . در دهستان قره توره از ساحل چپ شاخه هاي زيادي در يافت داشته و بالاخره در ارتفاع 1650 متري در جنوب شرقي روستاي گمذ چاجي به قزل اوزن وارد مي شود .در محل همين روستا چم ويل كشتي شاخه مهمي دريافت مي دارد كه از هوه توي شرقي و دامنه هاي جنوبي كوه آتشفشان قره توره سر چشمه مي گيرد . اين شعبه در بالا رود ، چم پاپاله و در پايين رود چم پير باوا نام دارد .
نا هموا ري هاي ديواندره :
نا همواري ها در اين بخش به دو واحد تقسيم مي شوند .1- واحد كوهستاني 2- واحد دشت
الف : واحد كوهستاني : كه به نام كوه هاي چهل چشمه معروف مي باشند و داراي ارتفاع 53150 متر بوده كه در غرب ديواندره واقع شده و بخشي ازمرز ايران و عراق راتشكيل مي دهد . و نيز در بين شهرستان هاي سقز و مريوان قرار گرفته اين كوهستان از لحياظ توپوگرافي داراي دامنه هايي تند و خشن وبدون زدگي سنگ ها دردامنه هاي آنمي باشد . و فرسايش در آن شديد است و در مراحل اوليه قرار دارد . مرزبرف در اين كوهستان تا ارتفاع 1900 متري نيز پايين آمده است . اين كوه ها مرز بين زاگرس و كوه هاي آذربايجان به حساب مي آيد و سر آغاز كوه هاي مركزي ايران مي باشد . اين ارتفاعات سرچشمه طولاني ترين رود ايران يعني سفيدرود ( قزل اوزن ) مي باشد
ب) واحد دشت : اين دشت در شمال و شمال شرقي ديوان دره واقع شده كه از طرف غرب به كوه هاي چل چمه منتهي مي شود . اين دشت داراي ارتفاع متوسط 2200 متر مي باشد و از سرد ترين مناطق استان كردستان به شمار مي رود واز لحاظ بارندگي داراي بارش ساليانه 370 ميلي متري است .در اين دشت ارتفاعات به شكل تپه هايي هستند با دره هايي باز كه فرسايش تقريبا" در آنها تكامل يافته و دامنه هاي آن پوشيده از خاك مي باشد . شعباتي از رود قزل اوزن در اين دشت سرچشمه مي گيرد . در زير به بعضي از اشكال ناهمواري در اين واحد ها مي پردازيم :
غار كرفتو :
در شمال غربي روستاي يوز باش كندي دره ساختماني و فرسايشي باز و گودي كه يكي از دره هاي فرعي چم كرفتو است دو صخره آهكي را از هم جدا مي كند . صخره جنوبي در اثر فرسايش مكانيكي متلاشي شده و ساختمان لوحه اي سنگ آهك مخصوصا" به تشديد تخريب كمك فراواني نموده است . نتيجة فرسايشي ايجاد ستون هايي كوچك وبزرگ بي شكل و نا منظمي در جهت غربي به شرقي است كه مهم ترين آنها پنجه نام دارد . سه ستون غربي از پنجه كه مشخص تراز ستون هاي ديگر است از دور شبيه اندام انسان و به همين علت درمحل به سه كنيشكان مشهور شده است . امتدادشرقي اين صخره به طبقات اصلي پيوسته و آهكها در اين دامنه با شيب طبقاتي شمال شمال شرقي آراميدره ناوديسي محدودي تشكيل مي دهد و به سمت شمال مجددا" به طور ملايمي يافته و زبانه غربي آن در شمال همين دره فرعي در اثر فرسايش آب هاي روان تخريب مكانيكي گيلوئي جنوبي بسيار ضخيم ديگري تشكيل داده كه قلعه و غار كرفتو در آن جاي دارد . گاهي پاي صخره هاي آهكي در اثر فرسايش مكانيكي متلاشي شده و لايه هاي سخت فوقاني به شكل سايه بان هاي بزرگي تا حدود20 متر جلوتر از پاي صخره به چشم مي خورد وقتي گاهي سايه بان هاي مطبق و مسلط بر حفره هاي روي هم به وجود آمده اند . از زير سايبان ها و از منافذ متعدد به ويژه در مشرق غار آبها قطره قطره و يا جاري بر كف حفره ها سرازير شده و اغلب انعكاس صداي دل نواز آنها در پاي صخره به گوش مي رسد درمغرب دهانه غار و در طول بيش از ضخامت گيلوئي ستون بزرگ و بي شكلي در سنگ هاي آهكي ايجاد شده كه قسمت بالائي آن در حدود 10 متر از پيشاني كنوني صخره فاصله دارد . اين ستون را در محل نجار مي گويند . و مشرق اين ستون در ارتفاع 20 متري از پاي صخره علاوه بر دريچه هايي كه در سنگ تراشيده شده حفره هاي طبيعي چندي وجود دارد كه يكي از آن ها مدخل قلعه و غار كرفتو است . به طور عادي دسترسي به آن مشكل است موقع اين غار در منطقه و اشكال در دسترسي مستقيم به آن علت وجودي قلعه راتوجيه مي كند . از محل شكاف غارحفره هاي اصلي غار آغاز مي شوند . اولين حفره محوطه اي بزرگ با سقف گنبدي شكل است كه جدار آن در اثر فرسايش شيميايي آب هاي نافذ به شكل گچ بري هاي زيبايي در آمده و محل قنديل هاي شكسته آهكي بر سقف آن نمايان است كف آن نا هموار واز خاك قهوه اي رنگ نرم و سستي پوشيده شده است در اطراف اين حفره سوراخ هاي متعدد كوچك و بزرگي وجود دارد و پيشروي از اين محل به بعد بدون راهنماي وارد و وسائل ايمني كافي مشكل و خطرناك خواهد بود دركف غار و در گوشه شمال شرقي آن سوراخ بزرگ وسراشيبي وجود دارد كه حفره موجود را به حفره بزرگتري درسطح پايين تر متصل مي سازد . كف سراشيب حفره رابط از گل بسيار ليزي پوشيده كه پايين رفتن از آن تا حدي مشكل است . درداخل حفره زيرين به طور پراكنده تنه استالاكتيت و استالاگميت هاي كوچك و بزرگ كنگره اي آنها را از حفره اصلي جدا كرده و بر آن مسلط مي باشند . تعداد قنديل بزرگ و سالم بسيار كم است بدون شك علت انهدام اين قنديل ها ريزش كف و يا تعف حفره ها بوده است .
- ناهمواري هاي آتشفشاني
توده هاي هموار آتشفشاني : سنگ هاي آتشفشاني به طور مستقيم يا غير مستقيم و در پيدايش اشكال نا همواري منطقه مورد تحقيق مهم وسيعي به عهده دارند . همان طور كه قبلا" ياد آوري شد ارتفاعات حاشيه منطقه از سنگ هاي دگر گوني و دروني تشكيل شده و حوضه رسوبي تقريبا" مستقلي به وجود آورده اند با توجه به هماهنگي كل شكل ناهمواري در منطقه سنگ هاي آتشفشاني مانند آهك هاي اوليگوميوسن و جوشي سنگ هاي ميو –پليوسن در ايجاد بريدگيهاي شيب و تشكيل نا همواري هاي مرتفع محلي بهشكل منفرد يا توده اي شركت جسته اند . بنابراين بدون توجه به زمان ايجاد اين آتش فشان ها فقط از لحاظ شكل ظاهري جداگانه در دسته توده هاي هموار آتشفشاني به برسي ان درديوان دره مي پردازيم . اين توده هابه طور محلي منطقه وسيعي را پوشانيده و استخوان بندي اصلي نا همواري را تشكيل مي دهد نمونه مشخص آن در غرب و دشت مرتفع هوه تو سر چشمه شعبات چم ويل كشتي است اين سنگ ها در اثر طول مدت فرسايش پست و هموار شده و به شكل دشت مرتفعي بارسوبات جديد جوش سنگي ميو –پليوسن هم سطح شده است . روستاهاي بخش غربي هوه تو شريف آوا، گل تپه ، شاولي و كسنزان و ... بر اين سازنده هاي دروني قرار دارند شعبات سر چشمه چم ويل كشتي بستر خود را در اين سنگ ها پايين برده و به علت جنس و مقاومت يكسان دره هاي متفاوتي با شيب يكنواخت به وجود آورده و دامنه ها در اثر تخريب مكانيكي پوشيده از تخته سنگ هاي بزرگ و كوچك است . بيشتر درهها به شكل vو خط القعر باريكي دارند كه نتيجه فرسايش آب است و عقب رفتن دامنه ها بر اثر فرسايش تخريبي جانبي صورت گرفته است .
گردآوری: بیژن تکاور
انتهای پیام/